کارکرد هنرهای تجسمی در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان با تاکید بر نظریه خودکارآمدی باندورا
کد مقاله : 1032-6MEDUCT (R1)
نویسندگان
سیده طاهره هادی پور *
آموزش و پرورش
چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در فعالیت‌های هنرهای تجسمی بر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در میان دانش‌آموزان، با رویکردی تحلیلی-استدلالی و بر مبنای نظریه خودکارآمدی باندورا انجام شده است. این تحقیق از روش کیفی تحلیل مفهوم استفاده کرده و تلاش دارد تا به سوالی اساسی پاسخ دهد: چگونه هنرهای تجسمی می‌توانند با تقویت احساس خودکارآمدی و ایجاد حس تعلق، به عنوان ابزاری مؤثر در ارتقای سلامت روان و اجتماعی دانش‌آموزان عمل کنند؟ نظریه خودکارآمدی باندورا بر این باور است که فرد زمانی که احساس کند قادر به انجام کارها و دستیابی به اهداف خود است، احتمال موفقیت و پیشرفت بیشتری خواهد داشت. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که مشارکت در فعالیت‌های هنرهای تجسمی، از جمله نقاشی، مجسمه‌سازی، عکاسی و طراحی، تأثیر مثبتی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در دانش‌آموزان دارد. این فعالیت‌ها موجب افزایش اعتماد به نفس، تقویت مهارت‌های ارتباطی و بهبود تعاملات اجتماعی میان دانش‌آموزان می‌شود. علاوه بر این، شرکت در چنین برنامه‌هایی موجب ایجاد حس تعلق به جامعه و محیط مدرسه می‌گردد. پژوهش حاضر بر اهمیت سرمایه‌گذاری در برنامه‌های هنری در مدارس و جوامع محلی تأکید می‌کند و آن‌ها را ابزاری حیاتی برای ارتقای سلامت روان و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌داند.
کلیدواژه ها
هنرهای تجسمی، دانش‌آموزان ، آسیب‌های اجتماعی، تاب‌آوری، خودکارآمدی، باندورا
وضعیت: پذیرفته شده مشروط برای ارائه به صورت پوستر